۱۴۰۱ خرداد ۲۶, پنجشنبه

مقطع ابتدایی و معلمان زن


نویسنده: امیر حسین باریک رو

آموزش و پرورش رکن اساسی جامعه انسانی است و یکی از اهداف اصلی آن، آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان جامعه می باشد. تحقق این مهم مستلزم داشتن معلمانی با انگیزه و مشتاق در مدارس است. از جمله عوامل بسیار مهم بر برخی رفتارهای دانش آموزان همانند پیشرفت تحصیلی آنها، جنسیت معلم می باشد. شواهد بسیاری حاکی از آن است که معلمان زن در سالهای اولیه و دوره ابتدایی، شرایط مثبت و مساعدی برای دانش آموزان مهیا می کنند و این امر بر پیشرفت دانش آموزان تاثیر بسزایی دارد. لذا در اکثر کشورها از جمله در کشور ما، در پایه ابتدایی برای آموزش کودکان از معلمان زن استفاده می‌شود و در این پایه زنان به مردان ترجیح داده می‌شوند. چراکه کار کردن در مدارس ابتدایی و سروکار داشتن با کودکان چالشهای زیادی بهمراه داشته و درجه بالایی از صبر و خویشتن‌داری را می طلبد. تحقیقات روان شناسی حاکی از آن است که در برخورد با کودکان، زنان در مقایسه با مردان صبر و تحمل بیشتری دارند. همچنین در این سنین کودکان برای اولین بار از خانواده جدا شده و ممکن است دچار افت عاطفی گردند و این در حالیست که وجود معلم زن نسبتا می‌تواند جایگزین خلا مادران و زمینه ساز ایجاد علاقه و انگیزه کودکان برای حضور در مدرسه گردد.


مجموعه این عوامل باعث گردید تا در همه‌جای دنیا معلمان زن برای مقاطع ابتدایی ترجیح داده شوند. با اینحال طی چند سال اخیر مسائلی از سوی برخی صاحبنظران مطرح گردیده که حضور معلمان زن در مدارس پسرانه را به چالش کشیده است و آن؛ ضرورت آشنایی پسران با خلقیات مردانه و کم شدن سن بلوغ جنسی در کودکان است.

شایان ذکر است، تا سال‌های اول ابتدایی حضور معلمان زن اکثرا مورد تایید است و مسئله اصلی برای سال‌های بعد و مقاطع پنجم و ششم می باشد که لزوم جایگزینی معلمان مرد مطرح می­گردد. بسیاری از روانشناسان ضرورت آشنایی پسران با خلقیات مردانه را در این سنین مطرح کردند. با این حال به‌درستی مشخص نیست که مردان در تدریس خود چه خلقیاتی دارند که زنان فاقد آن هستند. البته اگر منظور الگوپذیری مردانه در فضایی که اکثر افراد آن مرد هستند مورد توجه باشد، این امر نمی‌تواند چندان مورد تائید باشد. تاکنون هیچ یافته علمی روان شناسی تسلط خلق و خوی زنانه و یا مردانه بواسطه حضور کودکان در محیط آموزشی و تاثیرپذیری شخصیت و آینده وی از جنسیت معلم را اثبات نکرده است. و هیچ تحقیق علمی در دنیا این مساله را حتی مطرح نکرده است که حضور معلمان مرد برای آموزش پسران  یا زن برای آموزش دختران می‌تواند سبب اختلال هویت جنسی در آنها شود. شاید هویتی که به آن اشاره شده است مربوط به سن بلوغ است. هویت از سنین نوجوانی به بعد و بعد 14 سالگی شکل می‌گیرد و در این سنین کودک فقط به آموزش و مراقبت و توجه نیاز دارد. در سنین بالاتر با توجه به اینکه فرد وارد پروسه بلوغ می‌شود و نیازهای جدید و هویت در او شکل می‌گیرد لازم است این تفکیک‌ها صورت پذیرد. اما، در سنین کم این نوع تفکیک جنسیتی نه‌تنها مناسب نیست بلکه باعث خشکی و سردشدن فضای آموزشی و ایجاد دل زدگی در افراد می‌شود. اخیرا سن بلوغ جنسی در کشور، پایین آمده است به نحوی که درصدی از بچه‌ها در کلاس پنجم دبستان بلوغ را تجربه می‌کنند، به عبارتی سن بلوغ نسبت به سه چهار دهه گذشته ۳ سال پایین آمده است. با این شرایط معلم دانش آموزان پسر بهتر است که مرد باشد. لذا معلم مرد برای دانش آموزان پسر، با توجه به کم شدن سن بلوغ جنسی در ایران امری قابل توجه است. پسران دانش آموز حق دارند معلم مهربان، توانا، متعهد، خوش اخلاق، با سواد، عاطفی و خلاق مرد داشته باشند، معلمی از جنس خودشان. لذا موضوع جنسیت معلمان در پایه های بالاتر مسئله ای است که مطالعات بیشتر و جامع تری را می طلبد.


ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره صد و چهار منتشر شد

http://rahaizanorg.blogspot.com/2022/05/rahaizan-shomareh-104.html
 

  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر