۱۴۰۱ خرداد ۲۶, پنجشنبه

نامِ من ایـــــــــــــــــــــــران

 

حامد شفاعتی

این منم زاده شده از اولین خاک زمین

سرزمین کِی بود چون زیبایی من پیش از این؟

آمدم روزی که تقریر زمان آغاز شد


سیرتم بر صورتم با مهربانی ساز شد

مادر خوبم زمین نام مرا ایران گذاشت

تا ابد نام مرا بر پهنه جاویدان نگاشت

روح من از کودکی تحریر همت بود و بس

جان من زآ لودگی لبریز نفرت بود و بس

کس نبود آن روزگاران تا مرا یاری کند

یا که رسم زیستن بر پیکرم جاری کند

طفل تنها بودم و آموختم زُهد وَزینَ

دیگران را دلبری کردم دمادم بعد از این

نام خود را بر فلات زیر پایم دوختم

استقامت را به فرزندان خود آموختم

آرش آن فرزند کاوه دشمنان را دور کرد

جان خود تقدیم کرد و بد دلان را کور کرد

وامق و عذرای من شُهره به عشق و زندگی

لیلی و مجنون به عشق اندر همیشه بندگی

پیکرم قاموس دارِ صد رشادت بوده است

دوستدار من چو من مست بشارت بوده است

آنقدر از آتش خصم بدان پرپر زدم

آنقدر از مرگ فرزندان خود بر سر زدم

بیش و کم های زمان اندیشه بر من هدیه داد

پاک ماندن از پلیدی ریشه ام را جلوه داد

کودکانم،خوبرویان،ای جگر بندان من!

ای همیشه بی بدیلان،ای ظفر مندان من!

من هنوزم بر شما فریادِ بودن می کشم

نعره هایی از دلیری بر سَرِ غم می کشم

کَس در آغوش من از آن دیگری برتر نشد

با قِران و شاهی و تومان کسی سرور نشد

سروریِ خاک من از روی خوش پنداری است

مام من محتاج خوبی و امانتداری است

نام من ایران و جانم در زمین تقدیس شد

در میان سرزمینها خاک من پردیس شد


ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره صد و چهار منتشر شد

http://rahaizanorg.blogspot.com/2022/05/rahaizan-shomareh-104.html

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر