خشونت بر زنان در جهان و بهویژه در ایران و کشورهایی چون
افغانستان که ساختار نظام آن بر مبنای دین و حذف سیستماتیک دیگری بنا شده و قوانینشان
بر مبنای تبعیض و مرد - پدرسالاری و خشونت بر زنان تدوین شده، به شدت محکوم است و
این ساختارهای تبعیضآمیز باید برچیده شوند. خشونت و تبعیض مضاعف بر زنان در ایران
سابقهای بس طولانی دارد و به شکل ساختاری و در لایههای مختلف اقتصادی، سیاسی،
اجتماعی و فرهنگی خودش را نشان میدهد، از خشونت خانگی و زنکشی و تحقیر و تبعیض
بر زنان در خانهها گرفته تا خشونت و تبعیض و حقیر شمردن زنان توسط حاکمیت در
محیطهای کار و عرصههای اجتماعی با دستمزد پایینتر و عدم استخدام زنان و همچنین
در خیابانها و در زندانها از تجاوز و سنگسار و اعدام زنان به دلیل مبارزات فردی
و جمعیشان علیه مردسالاری و نظام زن ستیز گرفته تا مسمومیت دختران دانشآموز در مدرسهها
و خودکشی دادن زنان در زندانها و در خانهها.
در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۶۰ میلادی، خواهران مبارز «میرابل» به دستور تروخیلو رهبر دیکتاتور جمهوری دومینیکن به قتل رسیدند. پس از آن
زنان فمینیست و دیگر برابریخواهان در سراسر جهان ۴ دهه مبارزهی مستمر و آگاهی بخشی و کار بر روی این ضرورت
داشتند که پایان یافتن تبعیض و خشونت بر زنان نیاز به عزمی همگانی و مبارزهای بینالمللی
دارد تا بتوانیم از قید و بندهای خشونت و تبعیض در جهان رهایی یابیم و به برابری و
آزادی و دنیایی انسانی و عادلانه دست یابیم و در سال ۱۹۹۹، ۲۵ نوامبر به عنوان روز
جهانی مبارزه برای ممنوعیت خشونت بر زنان شناخته شد.
در جمهوری اسلامی ایران زنان یعنی نیمی از جمعیت کشور، جزو
اولین گروههای خشونت دیده بودهاند و حاکمیت اسلامی با تحمیل حجاب اجباری و کنترل
بدن زنان و تأکید بر مفاهیمی ناشی از آپارتاید جنسی – جنسیتی چون؛ ناموس، غیرت،
عفت، حیا، مالکیت مرد بر زن، حاکمیت ارتجاعی خود را با برتری دادن به مردان به
ویژه مسلمان و شیعه و حقیر شمردن زنان، بنا نهاد و دردناکتر اینکه زنان مردسالار
نیز در این ساختار سراسر تبعیض و تحقیر شریک قافله شدند. هنوز سه هفته از آغاز
حکومتشان نگذشته بود که رهبرشان دستور داد حجاب باید اجباری شود و مزدورانشان و
مردان همراه، با تیغزنی و اسیدپاشی و تعرض به زنان، دستور را اجرا کردند. هرچند
زنان مبارز بلافاصله در ۱۷ اسفند (۸ مارس) علیه این تبعیض شوریدند و به خیابانها ریختند و با
مبارزهی مستمر مانع اجرای این ساختار تبعیض آمیز برای مدتی شدند، ولی حاکمیت
اسلامی ارتجاعی ایران عاقبت کار خود را به انجام رساند.
قتلهای ناموسی یکی از فاجعه بارترین و شایع ترین خشونتها
در جامعهی مردسالار در سراسر دنیا و در ایران بوده است. سازمان ملل گزارش داده
است که در سال ۲۰۲۲ تقریباً ۸۹ هزار زن و دختر در سراسر جهان به قتل عمد رسیدهاند و بیش از
نیمی از این قتلها توسط اعضای خانواده یا شریک زندگی انجام شده است. خشونت علیه
زنان و تبعیض جنسی – جنسیتی و زنستیزی و تحمیل حجاب اجباری و کنترل بر بدن زنان و
زنکشی، نه تنها در طی این سالها توسط نظام آزادی ستیز و مرد - پدرسالار اسلامی
ایران بر زنان و جامعهی کوئیر (LGBTQ+) فاجعه بار تحمیل شده، بلکه متأسفانه توسط جامعهی مرد -
پدرسالار ایران که زنان* را ناموس مردان میدانند نیز تحمیل شده است و هر روز شاهد
خشونت کلامی و فیزیکی به زنان هستیم و خبرهایی فاجعهبار از زن کشی و تجاوز به
زنان یا خودکشی زنان را میشنویم.
مبارزات زنان برای رهایی از هرگونه تبعیض و نابرابری در ایران
بیش از صد سال که ادامه دارد و پس از استقرار حاکمیت اسلامی ایران نیز زنان اولین
مبارزان علیه حجاب اجباری و هرگونه تبعیض و نابرابری و بیعدالتی بودهاند و این
مبارزه در طی ۴۴ سال گذشته به اشکال
مختلف تاکنون شجاعانه و پیگیرانه ادامه داشته است. صدای زنان زندانی و انسانهای
برابریطلب و مقاومتشان در درون زندانها نیز در طی این سالها علیه نابرابری،
تبعیض و بیعدالتی جزو شجاعانهترین صداهای اعتراض در ایران بوده است. همانگونه
که صدای زنان و مادران و خانوادههای دادخواه و مقاومتشان علیه سرکوب، جنایت،
ستم، تبعیض و بیعدالتی و برای آزادی زندانیان سیاسی و دادخواهی پشت دیوار زندانها
و در خانهها و در خاوران و دیگر گورستانها همواره بلند و نقشآفرین بوده است.
در یک سال گذشته پس از کشته شدن ژینا (مهسا) امینی نیز این
مبارزات شجاعانه به قیامی همهگیر با شعار «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شده و پژواک صدای غرورآفرین آن در سراسر جهان پیچیده و حمایتهای
گستردهای را به همراه داشته است
زنان مبارز ایران در طی این سالها، به ویژه پس از قیام ژینا
مصممتر از گذشته دریافتهاند که برای رهایی از یوغ بردگی و خشونت و تبعیض و تعرض
به زندگیشان، باید خودشان آستینها را آشکارا و عملی بالا بزنند و طیفهای مختلفی
از انسانهای برابریطلب، بهویژه جوانان و نوجوانان، رهایی خودشان را در شعار «زن، زندگی، آزادی» دیده و شجاعانه و مصمم به خیابانها آمده و لرزه بر اندام
حاکمیت مرتجع ایران انداختهاند و این مبارزه همچنان مصمم و پیگیر به
اشکالی دیگر توسط زنان* شجاع ما و با حمایت دیگر جنبشها و حتی حمایت جامعه و
خانوادهها ادامه دارد و فضایی متفاوت و شگفتانگیز را در ایران ایجاد کرده است.
همانگونه که کارگران و زحمتکشان دریافتهاند برای رهایی از استثمار و تبعیض باید
خودشان آستینها را بالا بزنند و با همراهی سایر جنبشهای مستقل و مردمی مبارزه
کنند تا بتوانند از یوغ بردگی و تبعیض و نابرابریهای اجتماعی خلاص شوند و هر روز
شاهد گسترش مبارزات پیگیر کارگران، کارمندان، معلمان، بازنشستگان، پرستاران،
اساتید، هنرمندان، روزنامهنگاران، نویسندگان و سایر زحمتکشان و پیوستگی و همبستگی
این جنبشها با همدیگر در ایران هستیم.
ما مادران پارک لاله ایران که خود زن هستیم و خشونت و تعرض به
زندگی زنان را چه بهعنوان عضوی از این گروه، چه بهعنوان خانوادهای دادخواه، چه
بهعنوان فعالانی از جنبش زنان، چه بهعنوان یک زن در زندگی شخصی و اجتماعی خود
تجربه کرده و سالها برای رفع این خشونتها و تبعیضها و تحقیرها در ایران و خارج
از کشور مبارزه کرده و جنگیدهایم، ۲۵
نوامبر (چهارم آذر) روز جهانی مبارزه برای ممنوعیت خشونت بر زنان را گرامی میداریم
و به تمامی زنان مقاوم و مبارز و دادخواه در ایران و جهان شادباش میگوییم. صدای
اعتراض ما زنان علیه آزادی کشی و هر گونه تبعیض، نابرابری اجتماعی، بیعدالتی و
حجاب اجباری بلند است و این چرخهی آزادی کشی، سرکوب، قساوت، بازداشت، شکنجه،
اعدام، تبعیض، بیعدالتی و زن ستیزی در ایران و جهان را به شدت محکوم میکنیم. ما
زنان مبارز و مستقل، اعتقاد عمیق داریم که این زنجیرها را باید خودمان همراه با
سایر جنبشهای مستقل و مردمی پاره کنیم و به هرگونه خشونت، تبعیض، تحقیر، تجاوز و
زن ستیزی پایان دهیم و به رهایی، آزادی، برابری و دنیایی عادلانه و انسانی دست
یابیم.
از شما زنان و دادخواهان میخواهیم که برای دستیابی به
مطالبات زیر با ما همراه شوید:
۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات اعدام و پایان دادن به هرگونه حذف فیزیکی و شکنجه
شامل؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط
مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاههایی علنی، عادلانه و
مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری
از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط، ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان و احزاب
مستقل، ۷) برخورداری از برابری
حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی
دین از حکومت.
ما اعتقاد عمیق داریم
که ساختار سراپا فاسد، تمامیتخواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک
حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم.
زنان ناموس هیچکس نیستند.
رهایی زنان، رهایی جامعه است.
آزادی زنان، معیار آزادی جامعه است.
هیچ جنبش انقلابی بدون همراهی با مطالبات زنان به پیروزی
نخواهد رسید.
زنده و پیروز باد قیام «زن،
زندگی، آزادی»!
زنده و پیروز باد جنبش مستقل دادخواهی!
مادران پارک لاله ایران
چهارم آذر ۱۴۰۲ / ۲۵ نوامبر ۲۰۲۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر