ستون آزاد
گزارشگر: حسین احمدی
چرا زنان به خیابان آمدند؟
برای نخستین بار پس از حاکمیت طالبان به یکی از کافههای پل سرخ آمده است. او زن جوانیست که تا سه ماه قبل پل سرخ را پاتوق فرهنگیان کابل میگفت و حد اقل هفتهی سه بار به کافهها و کتابخانههای این محل سر میزد. بخاطر امنیت خود و عزیزانش نخواست نامش در این گزارش ذکر شود، ولی تأکید داشت که مخاطبان نیمرخ او را با عنوان «دختر خیابان» بشناسند. شاید این نام به کارهایش نیز صدق کند.
میگوید «پس از سقوط نظام جمهوریت و روی کار آمدن گروه
طالبان در افغانستان، زنان به عنوان یگانه قشر فعال مدنی در خیابانهای اعتراض
باقی ماندند. من یکی از همان زنانی هستم که اینروزها در خیابان اعتراض میکنند.»
دختر خیابان میگوید: «تا زمانی که طالبان به عنوان یک گروه
تروریستی در لیست سیاه سازمان ملل قرار داشت، با آتش زدن مکاتب دخترانه و ترور
زنان فعال، فرمانهای زیادی برای محدود کردن ما صادر کرده بود، اما نخستین فرمان
سیاسی طالبان پس از رسیدن به قدرت، انحلال وزارت امور زنان، ممنوعیت آموزش و حق
کار زنان بود. ما باید همین امروز علیه این اقدامات طالبان ایستاد شویم، وگرنه
مجبوریم تا دههها تحت حاکمیت این رژیم افراطگرا زندگی کنیم.»
عارفه فاطمی، یکی دیگر از زنان معترض است که در تشکیل حرکت
خودجوش زنان مبارز افغانستان سهم بارزی دارد. او ضمن اعتراضات مدنی در خیابان،
معتقد است که زنان باید در سطح بینالملل نیز لابیگران خوبی باشند تا سازمانهای
بینالمللی و کشورهای دخیل در جنگ و صلح افغانستان را قانع کنند که «طالبان را به
رسمیت نشناسند و فشارهای بینالمللی بر این گروه را افزایش دهند تا مجبور به رعایت
حقوق بشر، حقوق و آزادیهای زنان و تضمین حقوق شهروندی اقلیتهای قومی شوند.»
چه کسانی به خیابان آمدند؟
وحیده امیری، یکی از اعضای «حرکت خودجوش زنان مبارز
افغانستان» است. او قبل از آمدن طالبان کتابدار بود. او را در یک کتابخانه ملاقات
کردم. خانم امیری میگوید «دو هفته از سقوط نظام گذشته بود، وحشت و سکوت مرگباری
بر شهر حاکم بود. طاقت نیاوردم و پس از بحث و جنجال زیادی خانوادهام را قناعت
دادم که با دوستانم ارتباط بگیرم و برای تشکیل یک گروه از زنان مبارز برای اعتراض
و دادخواهی اقدام کنیم.»
وحیده میگوید خشم و نفرت مردم از گروه طالبان قابل درک
است، اما زنان بیش از دیگران خشمگین، متضرر و معترض اند. همین باعث شد که به تاریخ
12 سنبله 1400 خورشیدی نخستین اعتراض خیابانی سازمان یافته در کابل راهاندازی
شود: «در این اعتراض از هر قشری حضور یافت، دهها زن از جوامع فرهنگی، هنری،
کارمندان ادارههای دولتی و سکتور خصوصی، دانشجویان و حتا زنان عادی جامعه حضور
یافتند.»
دختر خیابان گفت: «تا هنوز در کابل چهار گروه برای دفاع از
حقوق زنان اعتراض کردند. ارچند ثابت کردند که همهی زنان در جبههی مقابل طالبان
قرار دارند ولی جای یک قشر خالی بود.» همان قشری که عارفه فاطمی نیز از آن یاد
کرد: «زنان سیاستمدار و رهبران نهادهایی که طی دو دهه پروژههای میلیونی به نام
زنان گرفتند.»
وحیده امیری نیز گفت: «بسیاری کسانی که طی دو دهه گذشته
برای حمایت، دادخواهی و توانمندسازی زنان نهادهای مختلف ایجاد کرده بودند و پروژههای
حمایتی در عرصه حقوق و توانمندسازی زنان را اجرا میکردند، کشور را ترک کردند. نه
تنها که در روزهای راهپیمایی کنار ما نبودند، بلکه برخی از آنان تلاش کردند از نام
ما، از جنبش زنان افغانستان برای کسب شهرت جهانی و شاید پروژهی دیگر سواستفاده هم
بکنند.»
عارفه فاطمی گفت «برای اینکه از جنبشهای زنان و اعتراضات
ما سواستفاده نشود، عدم وابستگی خود را حفظ کردیم و پول پوستر و بنرهای گردهماییها
را خودمان پرداخت میکنیم.»
برخورد طالبان با زنان معترض
دختر خیابان یکی از کسانیست که در خیابان اعتراض شلاق طالبان
بر بدنش اثابت کرده ولی هنوز مصمم است و میگوید «برای رهایی از ستم و سرکوب
طالبان باید ایستاد شد.»
عارفه فاطمی میگوید «جنگجویان طالبان از همان ابتدا تلاش
کردند اعتراضات مدنی زنان را با ضربهی شلاق، شلیک گلوله و بستن راه به روی
راهپیمایان خاموش کنند. اما روزهای بعد در کابل، سپس در هرات، بلخ، بامیان،
دایکندی، جوزجان، بدخشان، نیمروز، فراه، غور و قندوز یکی پس از دیگری گواه
اعتراضات خیابانی زنان بود. دامنهی اعتراضات زنان هرروز گستردهتر میشد و در
شهرهای مختلف در کشورهای منطقه، اروپا، امریکا و استرالیا نیز مهاجران افغانستانی
و نهادهای حقوق بشری در حمایت از جنبشهای زنان در افغانستان به جادهها ریختند.»
او میگوید یکی از بدترین خاطراتش این است که در جریان یکی
از اعتراضات شان در جادهی دارالامان «گروه البدر که از خطرناکترین قطعات انتحاری
طالبان است، ما را در یک محدوده محاصره کردند و اعلام کردند گزارش رسیده که حمله
انتحاری و یا انفجار صورت بگیرد، ما را سه ساعت همانجا نگه داشتند و از برقراری
هرگونه تماس و ارتباط منع کردند. ترسیده بودیم که خودشان یک حمله راهاندازی کنند.»
طالبان تنها در میدان مظاهره واکنش نشان نمیدهند. ضمن
ارسال پیام و تماسهای تهدیدآمیز، تا دم خانهی معترضان هم رفتهاند. خانم فاطمی
میگوید یک بار در واتساپ پیام تهدیدآمیز دریافتم که از من خواسته شده بود به جای
پذیرفتن خطرات اعتراض، با امارت اسلامی همکاری کنم، باری نیز افراد مشکوک به در
خانهمان آمده از مادرم تحقیقات کرده بودند و روزی که قرار بود با مته نودسن،
معاون دفتر یوناما در افغانستان دیدار کنیم، نزدیک دفتر یوناما رسیده بودیم که از
یک شماره ناشناس تماس گرفتند و تهدید کردند «اگر به دفتر یوناما رفتید زنده به
خانه برنمیگردی!»
چون عارفه هماهنگ کنندهی این نشست بود با همکارانش از آدرس
حرکت خودجوش زنان مبارز افغانستان با معاون یوناما ملاقات کردند. میگوید «وقتی از
دفتر یوناما برگشتیم مستقیم رفتم در یک رستورانت و لباسم را عوض کردم و با تغییر
مسیر به خانه برگشتم.»
دختر خیابان میگوید «بسیاری از زنان معترض با همین نوع
تهدیدات مواجه هستند و هرکدام ممکن است در این راه تاوان بپردازند، هماکنون
بسیاریها در خانههای خودشان نیستند، چون اعتراضات خیابانی زنان بر سیاست و
اعتبار طالبان تأثیرگذار واقع شده است.»
تأثیر اعتراض
عارفه میگوید پس از 15 اگست(روز سقوط کابل) ما زنان مانده
بودیم و گروه طالبان که اکنون فرمانهای شان علیه زنان از ارگ کابل صادر میشد.
طالبان حقوق زنان را گروگان گرفتند، خواستند بر سر مسایل حقوق بشری شهروندان با
جهان معامله کنند که «حقوق زنان را رعایت میکنیم اگر ما را به رسمیت بشناسید» ولی
زنان ایستادند و تأکید ما این است که نباید حقوق زنان گروگان وجههی سیاسی طالبان
بماند.
عارفه فاطمی میگوید ما/زنان نیز خواست داریم «تا زمانی که گروه طالبان این خواستهای زنان را
در نظر نگرفته و حقوق ما را به رسمیت نشناخته، جامعه جهانی نیز طالبان را به رسمیت
نشناسند.»
تمامی معترضان در داخل و خارج از کشور خواستهای مشخصی
داشتند که برجستهترین خواست آنها از جامعه جهانی «به رسمیت نشناختن طالبان به
عنوان حکومت مشروع افغانستان» بود. این معترضان از طالبان نیز خواستهای مشخصی
داشتند، از جمله: 1. «حق آموزش زنان»، 2. «حق کار زنان»، 3. «مشارکت سیاسی زنان» و
4. «آزادیهای فردی-اجتماعی».
دختر خیابان میگوید شاید کشورهای منطقه و جهان بیشتر به منافع ملی و سیاست خارجی خودشان بیشتر ارزش قائل باشند تا ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشر در افغانستان، اما «به نظر میرسد اعتراضات زنان نیز در به رسمیت شناخته نشدن طالبان تأثیرگذار بوده، زیرا این حرکتها نشان میدهد که ادعاهای طالبان در مجامع بینالمللی دروغ است و نصف نفوس جامعه/زنان بدون قید قومیت، زبان و مذهب حاکمیت طالبان را قبول
ندارند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر