مهناز بدیهیان
سايه
گذشتيم از کوچه های خالی و سرد
از سايه ی مردمان تنها
در جاده های جنگ زده
از کنار درختان فرو افتاده
از پنجره های شکسته
و درهای ترک خورده
میگذر يم
از کنار کفش های گم شده
راه می رويم روی پوست سرد شب
و می انديشيم به شبی چنين دراز
و سايه هايی چونين سرد
خيزش رازيانه ها
در اين برهوت بی رحمی
دستان زنی بود که زمين بود و دانه بود
او پدر بود و هر ساغت
در قالب مادری فرود می آمد
درسرزمينی که زنان بدون مردانند
و مردان با دشنه های تکراری بر فرق
گل سرخ و ساق سبز رازيانه می زنند
فردا با اولين طلوع آفتاب
تمام دشت پر از خيزش رازيانه ها ست
ماهنامه رهایی زن شماره 100 منتشر شد
http://rahaizanorg.blogspot.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر