امیرحسین باریک رو
رودخانه
زاینده رود یکی از مهمترین رودخانههای ایران است که شهر اصفهان را به دو نیمه
شمالی و جنوبی تقسیم میکند. پلهای متعددی از دیرباز تا به امروز روی این رودخانه
ساخته شدهاند؛ پلهایی که از مهمترین جاهای دیدنی اصفهان به
شمار میآیند و نشاط و طراوتی مثالزدنی را برای این شهر به ارمغان آوردهاند.
بگونه
ای که می توان اذعان نمود که از دیرباز زاینده رود؛ مایع زندگی بخشی بوده که در رگهای اصفهان در
جریان است. با اینحال زاینده رود در سالهای اخیر با بحرانهای متعددی همراه بوده
است. بر اساس آمار مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در سال ۱۴۰۰ میزان فرونشست
زمین در اصفهان به ۱۸ سانتی متر در سال رسیده است همچنین حدود ۱۰ هزار کیلومترمربع
یعنی ۱۰ درصد از مساحت اصفهان، در شرایط خطرناک فرونشست قرارگرفته است؛ این آمار حاکی
از اهمیت بررسی علل و راهکارهای این معضل زیست محیطی است.
فرونشست زمین بر اثر برداشت بی رویه آب از آبخوانها و
منابع آب زیرزمینی اتفاق میافتد، ایران در میان کشورهای بحران زده رتبه چهارم
را داشته و اصفهان با حدود ۳۱۱ تا ۵۱۲ میلیون متر مکعب متوسط برداشت سالانه و ۴ و
نیم میلیارد متر مکعب ذخیره آبخوان در رتبه چهارم از لحاظ کسری مخزن آب می باشد. از
۳۵ دشت استان اصفهان هشت دشت آزاد است، دشتهایی مانند چوپانان و بیاضه آبی ندارند و ۱۷ دشت ممنوعه و ۱۰ دشت دیگر نیز ممنوعه بحرانی است.
با اشاره به اینکه در حوضه زاینده رود از دشت نجف آباد،
فلاورجان، دشت اصفهان برخوار و دشت کوهپایه و سگزی تراکم چاههای آب وجود دارد:
تراکم چاههای حفر شده در دشت نجف آباد بسیار زیاد است درحالیکه ضخامت آبرفت در
این دشت تا ۱۵۰ متر، در دشت اصفهان- برخوار تا ۲۹۰ متر و کوهپایه- سگزی حتی تا ۳۵۰ متر است، از سوی دیگر توده متخلخل خوبی وجود دارد که با توجه به
چاه زیادی که حفر شده و سطح آبخوان در این مناطق فرونشست اتفاق میافتد. همچنین سطح آب زیرزمینی در آبخوان نجف آباد بین ۷۰ تا ۸۰ متر و در برخی نقاط آن تا ۱۰۰ متر کاهش یافته است؛ تراکم چاههای
حفر شده در دشت دامنه- داران نیز زیاد است و افت سطح آب زیرزمینی در برخی نقاط این
دشت دامنه تا ۷۰ متر است.
علل فرونشست زاینده رود: پژوهشهای جهانی نشان میدهد که ۷۷
درصد علل فرونشست زمین، عامل انسانی دارد و ۲۳ درصد دلایل زمینزاد است یعنی به
فعالیتهای زمینشناسی یا تکتونیکی زمین برمیگردد. در حوضه زاینده رود میزان
بارندگی کاهش و الگوی بارش تغییر یافته است، دمای متوسط در فصول سرد افزایش و
میزان تبخیر بالا رفته است، و از سوی دیگر شاهد افزایش جمعیت و کاهش سرانه آب تجدیدپذیر نیز هستیم که از جمله
مهمترین علل فرونشست در منطقه هستند. بخش عظیمی از رودخانه زاینده رود در مسیر خشک
شده است و کاهش شدید ذخیره مخازن آب سطحی در سد زاینده رود رخ داده است که از
تبعات نبود تعادل بین منابع و مصارف است؛ فعالیتهای مهندسی که حساب شده یا حساب
نشده تاکنون انجام شده، توسعه کشاورزی، موضوع خودکفایی و نبود توجه به آب مجازی و
آمایش سرزمینی، ساختار نامناسب حکمرانی و مشکلات قانونی، از عوامل نبود تعادل بین
منابع و مصارف بوده اند. اگر پیش تر در حوزه محیط زیست و کشاورزی برای تأمین آب
مشکل وجود داشت، اکنون در حوزه شرب می باشد و حالا در کنار همه این تبعات، فرونشست
زمین و پیامدهای آن است که در عمده دشتهای حوضه زاینده رود گزارش شده است.
در مناطقی که بیشترین میزان افت سطح آب زیرزمینی وجود دارد
بیشترین میزان فرونشست اتفاق میافتد، بگونه ای که میزان فرونشست در دشت نکوآباد زیر حوضه آبریز زایندهرود ۶۷ میلیمتر در سال بوده است.
اگر خاک نشست کرد دیگر قابل جبران نیست و اگر آبخوان مسدود شد
دیگر تغذیه نمیشود خطر وجود دارد و فرصت کم است؛ پل خواجو، سی و سه پل و میدان
نقش جهان همه درگیراند و خشکی زاینده رود شدت فرونشست
را بیشتر کرده است.
پیامدها: کاهش آبدهی چاهها و کیفیت
منابع آب زیرزمینی، تنشهای درون استانی و بالادست حوضه، بروز مشکلات زیست محیطی و
آثار بر سلامت و بهداشت عمومی از پیامدهای نبود تعادل بین منابع و مصارف است و
فرونشست است. فرونشست علاوه بر پیامدهای زمین شناسی، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی
نیز دارد چراکه بخش عظیمی از مردم، محل سکونت و کشت و کار خود را از دست میدهند و
دچار فقر شده و به حاشیه نشینی در شهرهای دیگر روی میآورند.
راهکارها: یکی از راهکارها قطع برداشت از چاههای غیرمجاز و عدم صدور مجوز برای حفر چاههای اضافه است؛ برای احیای آبخوانها باید برنامه ریزی منظم صورت گیرد چراکه این کار بسیار زمان بر، هزینه بر و مشکل است. باتوجه به اینکه چالش اصلی نبود تعادل بین منابع و مصارف است، باید تعادل شکل بگیرد، مصارف را کاهش داده یا منابع را افزایش داد. جریانات سطحی و زیرسطحی ارتباط مشخص و واضحی با فرونشست زمین دارند؛ زاینده رود باید احیا و پایدار شود همانطور که خدا آن را آفریده و باید به قوانین حاکم بر طبیعت احترام گذاشت و زاینده رود را به شکل اول بازگرداند. چراکه راهکار اصلی کنترل فرونشست اصفهان جریان زاینده رود است. استفاده از پساب فاضلاب شهری با توجه به تعداد تصفیهخانهای که در شهر اصفهان وجود دارد، میتواند یکی از راهکارها برای تغذیه ابخوانها باشد و باید سیاستگذاریها به گونهای باشد که پساب آب شرب در حوضه زاینده رود به آبخوان باز گردد. همچنین الگوی کشت باید رعایت شود و به پلیس آب نیاز است، در زمینه انتقال آب نیز، مشکل استان اصفهان با ۸۰۰ تا یک میلیارد متر مکعب آب حل میشود، و انتقال آب بین حوضهای میتواند کمک کننده باشد. بطورکلی می توان اذعان نمود که اصفهان کلانشهري است که حياتش وابسته به جريان دائمي آب زاينده رود است؛ جريان زاينده رود آبخوانها را تغذيه کرده و از فرونشست جلوگيري ميکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر